مفتی نورالدین استواره (حفظه الله) مبحث غزوه ی موته
غزوه ی موته
در سال هفتم هجری 2 اتفاق مهم در تاریخ اسلام افتاد که یکی از آنها عمرة القضاء و اتفاق دوم غزوه ی موته
پس از آنکه در صلح حدیبیه عهدنامه امضا شد و قرار بر این شد که در آن سال مسلمانان به مدینه برگردند و سال بعد برای انجام حج عمره وارد مكه شوند.
سال هفت هجری زمانی بود که پیامبر اسلام (ص) همراه 2000 نفر از یاران خود عازم مکه (حج عمره) شدند.
لَّقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ ۖ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ
عمرة القضاء همان وعده ای بود که پروردگار به حضرت محمد (ص) داده بود که ایشان عازم حج عمره شوند.
خواندن مقالات زیر توصیه میشود
تحمل سختی های زندگی | عقد اخوت و برادری میان مهاجرین و انصار | یهود از دیدگاه قرآن
در حقیقت عمرة القضاء مقدمه ای بر فتح مکه بود، چون وقتی مردم مکه شکوه و عظمت ورود مسلمانان به مکه را دیدند و مسلمانان نیز با شکوه و عظمت خاصی خانه ی خدا را طواف می کردند و زمانی که مردم مکه این عظمت را مشاهده کردند، مقدمه ای شد بر فتح مکه.
فتح مکه اولین اتفاق مهم سال هفتم هجری است و بعد از آن دومین اتفاق جنگ موته بود.
دلیل به وقوع غزوه ی موته
دلیل به وقوع پیوستن این غزوه این بود که شرحبیل بن غسانی حاکم شهر بصری ( شهر شام در کشور سوریه ) ، نماینده ی پیامبر خدا (ص) را به شهادت رساند و با این کار هم به پیامبر خدا اهانت کرد و هم امنیت نماینده های اسلام را از بین برد.
شرحبیل بن غسانی همواره برای تجار مسلمان مزاحمت هایی را ایجاد می کرد تا مسلمانان نتوانند به بصری وارد شوند.
خواندن مقالات زیر توصیه میشود
رقت عيناى شوقاً | الله اسم اعظم خداوند | لبیک مشرکین عرب در حج | شرایط جایز بودن تیمم
بعد از اینکه پیامبر اسلام این مزاحمت ها را مشاهده کردند ، تصمیم گرفتند لشکر 3000 نفری که صحابه ی پیامبر نیز در این لشکر حضور داشتند به شهر بصری اعزام کند.
زمانی که روم متوجه شد که مسلمانان نسبت به شهر بصری اعلام جنگ کردند 100.000 نفر را برای کمک به حاکم شهر بصری اعزام کرد.
از طرف دیگر 100.000 نفر هم از مردم شهر بصری و همپیمانان شرحبیل بن غسانی به کمک او آمدند.
زمانی که مسلمانان لشکر 200.000 نفری را در مقابل خود دیدند تصمیم گرفتند عقب نشینی کنند ، اما عبدالله بن رَواحَه برای لشکر مسلمانان صحبتی کرد که مسلمانان برای جنگیدن با لشکر شرحبیل بن غسانی اعلام آمادگی کردند و دیگر ترسی از جنگیدن نداشتند.