عقیدهمقاله هامولانا بهزاد فقهی

مولانا فقهی (حفظه الله) سلسه جلسات مثنوی و معنوی

جلسات مثنوی و معنوی

طبق تعبیر بزرگان، جاهلیت منحصر به یک مقطع خاص نیست هر زمانی که انسانها از تعالیم روح انبیاء فاصله بگیرند و زندگی را بر مبنای خود خواهی و خود پسندی شکل بدهند، یک جاهلیت جدید را شکل داده اند و فرقی نمیکند جاهلیت عرب قبل از اسلام باشد یا جاهلیت عصر حاضر باشد.

شاید شکل این جاهلیت از گذشته تا به امروز تغییر کرده باشد اما فرقی با هم ندارند و انسان تا وقتی که دو مرتبه به این سرچشمه ی خوبیها برنگردد در حقیقت نمیتواند خودش رو پیدا کند.

امروز بزرگترین خدمتی که میشود برای بشر انجام داد، این است که او را از این سردرگمی ها و زندگی ای که پر از هیچی شده، پر از پوچی شده، پر از دور و تسلسل ها و سردرگمی ها شده او را در بیاریم.

سلسه جلسات مثنوی و معنوی

یعنی بشری که خود فراموش شده، بشری در حقیقت خویشتن، خویش را گم کرده است و باید او را با خودش آشنا کنیم.
انسان باید بداند که کیست و برای چه آمده است.
انبیاء علیه الصّلاة و السّلام تاریخ جاهلیت را متوقف میکردند و یک تاریخ جدیدی را برای بشریت شروع می‌کردند.
انبیاء انسانها را، راهمنمایی میکردند که چرا خلق شده اند و هدف از آفرینش انسان چیست و چطور میتوانید در دنیا به همه ی خوشی‌ها و لذت ها برسید.

مطالعه ی مقاله ی زیر توصیه میشود

نماز فرد مریض

فدیه نماز و روزه

تفسیر سوره ی کوثر

ادای سجده ی تلاوت

حکم سجده ی تلاوت

ویژگیهای انبیا الهی

تا بشر خودش رو نشناسه و تعریف درستی از خودش نداشته باشد نمیتواند با صلح و سازش و امنیت زندگی مسالمت آمیز و زندگی پر راحتی رو برای خودش و دیگران درست کند.
مولانا در ابتدای مثنوی به همین موضوع اشاره می کند:

بشنو از نی چون حکایت میکند از جدایی ها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

مولانا در این 2 بیت سوال میکند:

خواستگاه تو کجا هست؟
تو از کجا به وجود آمده ای؟
آیا خلقت تو اتفاقی و شانسی بوده است؟
آیا این همه شگفتی های خلقتی که در وجود تو هست و بی هدف هست؟
وَ فِي أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
در وجود خودتان کمی فکر کنید، از این آیات انفسی و از این نشانه های قدرتی که خدا در وجود انسان گذاشته کمی فکر کنید که چطور خلق شده اند.
انسان چطور با این همه شگفتی ها و با این همه خوبی ها خلق شده است و برای چه خلق شده است.

امروز این انسان‌های کامل کمبود بشر هستند، این انسان هایی که به یک خودشناسی رسیده اند، به یک معرفت نفس رسیده اند، به یک آگاهی رسیده اند به کسانی که در حقیقت خودشان را پیدا کرده اند، خودشان رو شناخته اند و حال در تلاش هستند که بشر را به خودش معرفی کنند.
کسانی می توانند دنیا را متحول کنند و دنیا را تغییر بدهند که به دور از همه تهدیدها و تطمیع ها و به دور از همهی خود غرضی ها و نفس پروری ها بخواهند نقش انبیاء را برای بشر ایفا کنند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا